25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
درزن جیرنمان
خرز
درزنان
خراز
درزنگری
رندورد
بیشتر بدانید
anemonal
cryology
smear test
بدبنه
جامه ٔ سرخ پوشیدن
index fund
درزن
darzan
معنی
سوزن که با آن چیزی بدوزند.
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.