آلومینیمفرهنگ فارسی عمیدفلزی به رنگ سفید نقرهای، بسیارسبک و قابل تورق و مفتول شدن که حرارت و برق را به خوبی هدایت میکند و در ساخت ظروف و در و پنجرهسازی کاربرد دارد.
آلومینیم آندشیanodized aluminumواژههای مصوب فرهنگستانآلومینیمی که با فرایند آندش مقاومت به خوردگی آن افزایش مییابد
آلومینیمپوشانیcalorising/ calorizingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد پوشش محافظ با استفاده از پودر آلومینیم بر روی سازههای آهنی و فولادی با حرارتدهی
ریل سوم آلومینیمپوشaluminum clad third railواژههای مصوب فرهنگستانریل سوم فولادی با پوشش آلومینیمی در سطح تماس
الومینیوملغتنامه دهخداالومینیوم . [ اَ یُم ْ ] (فرانسوی ، اِ) آلومینیم . فلزی است سفید و سبک (2/7=D). بخوبی مورق میشود و مفتولهای بسیار نازک از آن میتوان ساخت . نشانه ٔ آن در شیمی 27=<span class="
آلومینیمپوشانیcalorising/ calorizingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد پوشش محافظ با استفاده از پودر آلومینیم بر روی سازههای آهنی و فولادی با حرارتدهی
بدنۀ آلومینیمیall-aluminum bodyواژههای مصوب فرهنگستانبدنهای که بخش عمدۀ آن از آلومینیم ساخته شده است
آلومینیم آندشیanodized aluminumواژههای مصوب فرهنگستانآلومینیمی که با فرایند آندش مقاومت به خوردگی آن افزایش مییابد
کرومآسترپوشیchromadizingواژههای مصوب فرهنگستانآمادهسازی سطح آلومینیم یا آلیاژ آلومینیم با محلول اسیدکرومیک برای بهبود چسبندگی رنگ بر روی آن
آلومیناپوشیaluminizingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی برای ایجاد اکسید ضخیم آلومینیم بر روی قطعات که ازطریق انجماد سطحی آلومینیم بر روی قطعه، همراه با دَمش شدید اکسیژن انجام میشود
آلومینیم آندشیanodized aluminumواژههای مصوب فرهنگستانآلومینیمی که با فرایند آندش مقاومت به خوردگی آن افزایش مییابد
آلومینیمپوشانیcalorising/ calorizingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد پوشش محافظ با استفاده از پودر آلومینیم بر روی سازههای آهنی و فولادی با حرارتدهی