ترجمه مقاله

انبودن

'ambudan

۱. چیدن.
۲. چیدن گل.
۳. بالای هم چیدن؛ روی ‌هم گذاشتن؛ انباشتن.
۴. فراهم آوردن.
۵. [مجاز] آفریدن؛ آفرینش: ◻︎ بودنت در خاک باشد یافتی / همچنان کز خاک بود انبودنت (رودکی: ۵۲۱).

ترجمه مقاله