انفیه دانلغتنامه دهخداانفیه دان . [ اَ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) قوطی انفیه . (ناظم الاطباء). جای تنباکو و اجزاء دیگر که بعضی برای تری دماغ به بینی کشند . (یادداشت مؤلف ).
حنفیةلغتنامه دهخداحنفیة. [ ح َ ن َ فی ی َ ] (اِخ ) خوله دختر جعفر، مادر محمدبن حنفیه زوجه ٔ علی بن ابیطالب (ع ) و مادر محمدبن علی بن ابیطالب (ع ). (از ناظم الاطباء).
حنفیةلغتنامه دهخداحنفیة. [ ح َ ن َ فی ی َ ] (ع اِ) دین داری و درست اعتقادی . (ناظم الاطباء). || مذهب حق و عقیده ٔ صحیح . (ناظم الاطباء). || (ص ) ج ِ حنیفی . (اقرب الموارد). رجوع به حنیفی شود. || (اِخ ) اصحاب ابوحنیفة. حنفیة یا اصحاب الرأی . ایمان بمذهب آنان اقرار است بزبان و تصدیق بدل و کاستی
حنفیةلغتنامه دهخداحنفیة. [ ح َ ن َ فی ی َ ] (ع ص ) سیوف حنفیة؛ شمشیرهای منسوب به ابوبحرصخر احنف بن قیس . (منتهی الارب ). رجوع به حنفی شود.
حنیفیةلغتنامه دهخداحنیفیة. [ ح َ فی ی َ ] (ع اِ) مؤنث حنیفی . عقیده ٔ نیکو و مذهب حق . (ناظم الاطباء). و حنیفیه در اسلام میل بسوی اسلام و اقامت بر عقد آن است . (اقرب الموارد).- سیوف حنیفیة ؛ شمشیرهایی است منسوب به احنف بن قیس و او نخستین کسی است که دستور گرفتن آنها
مشکدانلغتنامه دهخدامشکدان . [ م ُ / م ِ ] (اِ مرکب ) جائی که مشک در آن جای دهند، همچون انفیه دان و عطردان و...
دمحقلغتنامه دهخدادمحق . [ دُ ح ُ ] (ع اِ) دارودان بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). انفیه دان . (ناظم الاطباء).
انفیةلغتنامه دهخداانفیة. [ اَ فی ی َ ] (ع ص نسبی ) مؤنث انفی (منسوب به انف ، مربوط به بینی ). (از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به انفیه و انفیه دان شود.
جعبۀ کوچکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام چک، کارتن، قوطی، حلبی، کپسول، پوکه نمکدان، سرمهدان، انفیهدان جعبه کبریت پاکت (سیگار)، بسته، جعبۀ مقوایی، جعبۀ پلاستیکی کاردکس کپسول گاز یخدان، کلمن، فلاسک دوات، استامپ، استوانک، عودسوز، عطردان، غلاف، محوره آمپول، سرنگ
انفیهلغتنامه دهخداانفیه . [ اَ ی َ / ی ِ ] (ع اِ) هر دارویی که به بینی کشند. (ناظم الاطباء). مجموعه ای از داروهای معطر و مخدر و عطسه آور که آن را گاه در بینی کنند و از آن احساس نشاءة نمایند. (از فرهنگ فارسی معین ). گرد تنباکو با اجزایی دیگر که بر بینی کشند، تر
انفیهفرهنگ فارسی عمیدگردی قهوهایرنگ و مکیف و عطسهآور که باعث تحریک غشای بینی میشود و جریان اشک را زیاد میکند.
انفیهفرهنگ فارسی معین(اَ یّ) (اِ فِ) [ ع . ] (اِ.) گردی که بیشتر از تنباکو به دست می آید، عطسه آور و نشئه کننده می باشد.
انفیهلغتنامه دهخداانفیه . [ اَ ی َ / ی ِ ] (ع اِ) هر دارویی که به بینی کشند. (ناظم الاطباء). مجموعه ای از داروهای معطر و مخدر و عطسه آور که آن را گاه در بینی کنند و از آن احساس نشاءة نمایند. (از فرهنگ فارسی معین ). گرد تنباکو با اجزایی دیگر که بر بینی کشند، تر
انفیهفرهنگ فارسی عمیدگردی قهوهایرنگ و مکیف و عطسهآور که باعث تحریک غشای بینی میشود و جریان اشک را زیاد میکند.
انفیهفرهنگ فارسی معین(اَ یّ) (اِ فِ) [ ع . ] (اِ.) گردی که بیشتر از تنباکو به دست می آید، عطسه آور و نشئه کننده می باشد.