ترجمه مقاله

تحویل

tahvil

۱. برگردانیدن.
۲. انتقال دادن؛ جابه‌جا کردن؛ ازجایی به جای دیگر نقل کردن.
۳. سپردن چیزی به کسی.
۴. (اسم) (ادبی) = زشت ⟨ زشت‌وزیبا
⟨ تحویل سال: تمام شدن سال پیش و آغاز سال نو خورشیدی.

۱. استرداد، واسپاری
۲. واگذاری، بازدهی
۳. انتقال، تبدیل، تغییر، جابهجایی
۴. سپردن، واسپردن، واگذار کردن

بهره بردار

ترجمه مقاله