ترجمه مقاله

خاک

xāk

۱. مواد ریز حاصل از خرد شدن سنگ‌ها که به‌طور فراوان سطح کرۀ زمین و بسیاری از کرات دیگر را پوشانده است.
۲. زمین.
۳. کشور.
۴. [مجاز] قبر؛ گور.
۵. پودر؛ خاکه: خاک قند.
۶. گردوخاک: خاک‌ فرش.
۷. [قدیمی] یکی از عناصر اربعه.
۸. (صفت) [قدیمی، مجاز] بی‌مقدار؛ بی‌ارزش.
⟨ خاک برگ: خاکی که با برگ‌های پوسیده مخلوط کرده و در گلدان یا باغچه می‌ریزند.
⟨ خاک چینی: = چینی
⟨ خاک رس: (زمین‌شناسی) = رس
⟨ خاک سرخ: نوعی خاک به رنگ سرخ که دارای مقدار زیادی اکسید آهن است.

۱. اقلیم، خطه، زمین، ارض، سرزمین، قلمرو
۲. تراب، تربت، ثری، طین، غبرا، گل ≠ آب، ماء
۳. غبار، گرد
۴. کشور، بلد، دیار، مملکت
۵. خاکجا، قبر، گور، مزار، مشهد، مقبره
۶. بر، خشکی
۷. خاکه، پودر، نرمه
۸. پست، حقیر، بیارزش

ترجمه مقاله