خبرگزاریلغتنامه دهخداخبرگزاری . [ خ َ ب َ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل خبرگزار. || عمل مخبر. || (اِ مرکب ) اداره ای است که خبرها را بدست می آورد و منتشر می کند.
خبرگزاریفرهنگ فارسی عمید۱. به دست آوردن گزارش خبر؛ عمل خبرگزار.۲. (اسم) سازمانی که خبرهای دنیا را با وسایل مختلف جمعآوری میکند و برای روزنامهها و سایر مؤسسات میفرستد.
خبرگزاریnews agency, press agency, news wire, press association, wire service, news serviceواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که آخرین اخبار را ازطریق ماهواره یا اینترنت یا دیگر ابزارهای الکترونیکی در اختیار رسانهها یا مخاطبان قرار میدهد
خبرگزارلغتنامه دهخداخبرگزار. [ خ َ ب َ گ ُ ] (نف مرکب ) آنکه اطلاعات لازم را برای روزنامه ٔ می برد یا می نویسد یا تلگراف می کند. (یادادشت بخط مؤلف ). آنکه برای مؤسسات پخش خبر کسب خبر می کند و آنرا بدست آن مؤسسه می سپارد، مخبر || مُنهی : از من خدایگان همه شرق و غرب
آژانسلغتنامه دهخداآژانس . (فرانسوی ، اِ) نماینده .- آژانس اخبار ؛ خبرگزاری .- آژانس معاملات ؛ کارگزاری . (فرهنگستان ).
خبرنگارفرهنگ فارسی معین( ~. نِ) [ ع - فا. ] (ص فا.) (ص مر.) کسی که اخبار را برای روزنامه و مجله یا جهت خبرگزاری تهیه کند.