ترجمه مقاله

داس

dās

۱. آلتی آهنی و سرکج با دستۀ چوبی که دم آن تیز و دندانه‌دار است و با آن گیاه‌ها و حاصل مزارع را از روی زمین درو می‌کنند؛ جاخسوک؛ جاخشوک؛ جاغسوک؛ خاشوش: ◻︎ مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کشتهٴ خویش آمد و هنگام درو (حافظ: ۸۱۴).
۲. [قدیمی] سیخ‌های نازک و دراز خوشۀ جو و گندم؛ سوک؛ اخگل: ◻︎ فلک سفله نحس گردد و سعد / خوشهٴ عمر دانه دارد و داس (مسعودسعد: ۲۵۳).

داسغاله، داسه، کاخشوک، منجل، منگال

ترجمه مقاله