ریشهساویroot planingواژههای مصوب فرهنگستانصاف و هموار کردن سطوح زبر و ناهموار ریشه پس از جِرمگیری زیرلثهای
پوسیدگی سیاه ریشهblack root rotواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری قارچی در لوبیا و چغندرقند که در آن ریشهها میپوسند و سیاه میشوند
حفظsave 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از زیرگزینههای پرونده که برای ذخیرهکردن شکلِ موجودِ پرونده در حافظه به کار میرود متـ . حفظ کردن
حفظ بانامsave asواژههای مصوب فرهنگستانیکی از زیرگزینههای پرونده که برای ذخیره کردن شکل موجود پرونده همراه با تغییر نام یا جای آن در حافظه به کار میرود
ریشه ریشهلغتنامه دهخداریشه ریشه . [ ش َ / ش ِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) پوشیده شده از ریشه ها. (ازناظم الاطباء). ریش ریش . پرریشه . هر چیزی با ریشه ٔ فراوان از او آویخته . || به قسمتهای کوچک ازهم جدا شده به درازا. (یادداشت مؤلف ) <sp