ترجمه مقاله

سجع

saj'

۱. سخن با قافیه گفتن.
۲. (اسم) [قدیمی] بانگ کبوتر.
۳. [جمع: اَسجاع] (ادبی) در بدیع، آوردن کلمات هم‌آهنگ.
⟨ سجع متوازن: (ادبی) در بدیع، آوردن کلماتی در آخر جمله‌ها با وزن یکسان، بدون رعایت حرف رَوی، مثل موّاج و نقّاد.
⟨ سجع متوازی: (ادبی) در بدیع، آوردن کلمه‌هایی در آخر جمله‌ها که در وزن و رَوی برابر باشند، مثل رزم و بزم، خَلَف و تَلَف.
⟨ سجع مُطَرّف: (ادبی) در بدیع، آوردن کلماتی در آخر جمله‌ها که بر یک وزن نباشند اما در حرف رَوی مطابق باشند، مثل گفتار و کردار، مال و آمال، خار و چنار.

۱. سخن مقفی، قافیه، کلامموزون
۲. ناله کبوتر

ترجمه مقاله