saluteدیکشنری انگلیسی به فارسیسلام، درود، احترام نظامی، سلام نظامی، سلام کردن، سلام دادن، سرلام کردن، تهنیت گفتن
salutesدیکشنری انگلیسی به فارسیسلام، درود، احترام نظامی، سلام نظامی، سلام کردن، سلام دادن، سرلام کردن، تهنیت گفتن
سلام دادنلغتنامه دهخداسلام دادن . [ س َ دَ ] (مص مرکب ) سلام کردن : چون دید پدر سلام دادش بس دلخوشی تمام دادش . نظامی .رجوع به سلام شود.