لغتنامه دهخدا
عافیة. [ ی َ ] (ع اِمص ) عافیت . صحت کامل . بهبود کامل . (اقرب الموارد). || دور کردن خدای از بنده مکروه را. سلامت از بیماری و مکروهات در بدن و باطن دردین و دنیا و آخرت . || (ص ) خواهنده ٔ رزق از طیور و سباع و جز آن . ج ، عَوافی . (منتهی الارب ).- عافیة ال