ترجمه مقاله

ژاژ

žāž

۱. (زیست‌شناسی) گیاهی بی‌مزه، خاردار، و خودرو شبیه درمنه که در صحراها می‌روید. شتر آن را از زمین می‌کند و می‌جود اما نمی‌تواند نرم کند و فرو ببرد. جز سوختن مصرفی ندارد.
۲. [مجاز] سخن بیهوده و بی‌معنی؛ یاوه.
۳. (زیست‌شناسی) کنگر.
۴. (زیست‌شناسی) = کاکوتی
⟨ ژاژ خاییدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] سخنان بی‌مزه، بیهوده، و بی‌معنی گفتن؛ یاوه‌سرایی کردن: ◻︎ همه دعوی کنی و خایی ژاژ / در همه کارها حقیری و هاژ (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۸۷)، ◻︎ گر ننالم گویند نیست حاجتمند / وگر بنالم گویند ژاژ می‌خاید (مسعودسعد: ۱۲۳).
⟨ ژاژ دراییدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] = ⟨ ژاژ خاییدن: ◻︎ کسی که ژاژ دراید به ‌درگهی نشود / که چرب‌گویان آنجا شوند کندزبان (فرخی: ۳۲۷).
⟨ ژاژ لاییدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] = ⟨ ژاژ خاییدن: ◻︎ آن خبیث از شیخ می‌لایید ژاژ / کژنگر باشد همیشه عقل‌کاژ (مولوی: ۳۱۸).

بیهوده، ترهات، چرند، مزخرف، مهمل، یاوه

ترجمه مقاله