ترجمه مقاله

گل

gol

۱. (زیست‌شناسی) اندام تولیدمثل گیاهان نهان‌دانه که پس از مدتی به‌جای آن میوه به‌وجود می‌آید و شامل کاسبرگ، گلبرگ، پرچم، و مادگی است: گل سیب، گل بادام.
۲. (زیست‌شناسی) هریک از گیاهان بوته‌ای یا درختچه‌ای کوچک با قسمتی شبیه اندام تولیدمثل گیاهان نهان‌دانه: گل لاله‌عباسی، گل سرخ.
۳. نقش‌ونگار: لباس گل‌دار.
۴. [مجاز] قسمت مرغوب هرچیز: گل هندوانه.
۵. واحد شمارش برخی چیزها؛ قطعه: یک گل زغال.
۶. نوک سوختۀ فتیله.
۷. بخش کوچک و دایره‌مانند در سطح چیزی؛ لکه.
۸. مهرۀ بازی گُل‌یاپوچ.
۹. سگک: گل کمربند.
۱۰. [قدیمی، مجاز] رُخ؛ چهره.
⟨ گل آتشی: (زیست‌شناسی) = ⟨ گل سرخ
⟨ گل ادریسی: (زیست‌شناسی) گل تزیینی به ‌شکل خوشه، سرخ کم‌رنگ، بنفش و سفید با برگ‌های بیضی درشت که بوتۀ آن همیشه سبز است.
⟨ گل ارمنی: قسمی خاک سرخ‌رنگ که جنس آن آلومین، سیلیس و آهن است و در قدیم بر روی محل ورم‌کرده می‌مالیدند.
⟨ گل استکانی: (زیست‌شناسی) نوعی گل تزیینی با برگ‌های بزرگ، گل‌هایی به‌ شکل استکان یا زنگوله که در بیابان و هم در باغچه می‌روید.
⟨ گل اشرفی: (زیست‌شناسی) گیاهی زینتی با گل‌های زرد کوچک شبیه گل همیشه‌بهار.
⟨ گل برف: (زیست‌شناسی) گیاهی پایا با ریزوم ضخیم، ساقۀ کوتاه، برگ‌های بیضی نوک‌تیز، و گل‌های سفید کوچک که برگ و گل آن برای تسکین برخی بیماری‌های قلبی به کار می‌رود؛ گل برفک؛ موگه.
⟨ گل بهمن: (زیست‌شناسی) نوعی گل سفیدرنگ، با بوتۀ پرخار، برگ‌های دراز و بریده، و ریشۀ شبیه زردک که در جنگل‌ها و کوه‌ها می‌روید و در زمستان و میان برف گل می‌دهد؛ بهمن؛ بهمنان.
⟨ گل جالیز: (زیست‌شناسی) = گلک
⟨ گل جعفری: (زیست‌شناسی) گلی تزیینی، زردرنگ، برگ‌های ریز، بوتۀ کوتاه، بوی تند و نامطبوع که چند نوع پرپر، زرد کم‌رنگ، و زرد پررنگ مایل به سرخ دارد
⟨ گل چای: (زیست‌شناسی) از اقسام گل محمدی با گل‌های پُرپَر.
⟨ گل حنا: (زیست‌شناسی) گلی تزیینی به‌ رنگ سفید، بنفش یا سرخ کم‌رنگ با بوتۀ کوتاه و برگ‌های دندانه‌دار و نوک‌تیز.
⟨ گل خنجری: (زیست‌شناسی) گیاهی با برگ‌های بزرگ و ضخیم و گل‌های زردرنگ که در نواحی گرمسیر می‌روید و از برگ‌های آن الیافی به‌دست می‌آید.
⟨ گل ختمی: (زیست‌شناسی) گیاهی از تیرۀ پنیرکیان با ساقۀ ضخیم، برگ‌های پهن، و گل‌های درشت صورتی یا مایل به ارغوانی.
⟨ گل زرد: (زیست‌شناسی) نوعی گل کم‌پر به ‌رنگ‌ زرد و شاخه‌های بلند و پرخار که بیشتر در کوهستان می‌روید؛ تیغ کوهی.
⟨ گل ساعتی: (زیست‌شناسی) گیاهی زینتی دارای برگ‌های بیضی و گل‌های درشت شبیه ساعت به ‌رنگ سرخ یا آبی.
⟨ گل سرخ: (زیست‌شناسی) گلی معطر با گلبرگ‌های سرخ، ساقه‌های ضخیم، و برگ‌های بیضی که انواع مختلف دارد؛ آتشی.
⟨ گل سرسبد:
۱. گل روی سبد؛ گل زیبا و برگزیده.
۲. [مجاز] شخص برگزیده و عزیز.
۳. [مجاز] آن‌که طرف مهر‌و‌محبت مخصوص کسی باشد.
⟨ گل سرنگون: (زیست‌شناسی) = بخور ⟨ بخور مریم
⟨ گل‌ سنگ: (زیست‌شناسی) از رستنی‌های نهان‌زا که روی برخی سنگ‌ها یا تنۀ درختان به‌ شکل ورقه‌های نازک و به ‌رنگ‌های گوناگون مخصوصاً سبز مایل به‌ زرد می‌روید که برخی مصرف دارویی و برخی به‌واسطۀ داشتن اِسانس و مواد رنگی در صنعت به ‌کار می‌روند.
⟨ گل‌ سوری: (زیست‌شناسی) گل‌ سرخ؛ گل ‌آتشی.
⟨ گل‌ صدتومانی: (زیست‌شناسی) نوعی گل درشت و پُرپَر به ‌رنگ‌های زرد و سرخ و سفید با بوتۀ پرشاخ‌و‌برگ و ریشۀ غده‌ای که پاجوش یا ریشۀ آن ‌را می‌کارند.
⟨ گل ‌قاصد: (زیست‌شناسی) گیاهی خودرو با برگ‌های بریده و سبزرنگ که ساقۀ آن دارای شیرابۀ سفیدرنگ است و در کشتزارها می‌روید.
⟨ گل ‌کاغذی:
۱. گلی که از کاغذ درست کنند.
۲. (زیست‌شناسی) نوعی گل استکانی به ‌رنگ بنفش یا سرخ کم‌رنگ و بسیار نازک و ظریف شبیه گلی که از کاغذ درست می‌کنند. بوتۀ این گیاه بزرگ و دارای ساقه‌های بلند و از ‌دیوار یا پایه بالا می‌رود.
⟨ گل‌ کردن:
۱. گل درآوردن؛ گل‌ دادن درخت یا بوتۀ گل.
۲. [مجاز] ظاهر شدن؛ نمودار گشتن؛ جلوه‌ کردن.
⟨ گل‌ کوکب: (زیست‌شناسی) = کوکب
⟨ گل‌ گاوزبان: (زیست‌شناسی) = گاوزبان
⟨ گل ‌گلاب: (زیست‌شناسی) = ⟨ گل محمدی
⟨ گل‌گندم: (زیست‌شناسی) = قنطوریون
⟨ گل ‌ماهور: (زیست‌شناسی) گلی با برگ‌های بزرگ و پهن شبیه گوش‌ خرگوش و پرزهایی مانند پرز ماهوت و گل‌هایی زردرنگ و گلبرگ‌هایی سست؛ گل ماهوتی؛ خرگوشک.
⟨ گل ‌محمدی: (زیست‌شناسی) از اقسام گل سرخ که کم‌پر و کم‌دوام است و غالباً سایر اقسام گل سرخ را به آن پیوند می‌زنند؛ گل گلاب.
⟨ گل ‌مریم: (زیست‌شناسی) نوعی گل ‌سفید و خوش‌بو با بوتۀ پیازدار که پیازش را می‌کارند.
⟨ گل‌ مصنوعی: گلی که از کاغذ یا مادۀ دیگر درست کنند.
⟨ گل‌ مولا: عنوانی برای مرد درویش؛ درویش.
⟨ گل‌ میمون: (زیست‌شناسی) نوعی گل به ‌رنگ زرد، سرخ یا سفید شبیه صورت میمون با بوتۀ کوتاه و ساقه‌های راست و برگ‌های باریک که هرگاه دو پهلوی آن را با دو انگشت فشار بدهند لب‌هایش از هم باز می‌شود.
⟨ گل‌ مینا: (زیست‌شناسی) نوعی گل که قسمت وسط آن زردرنگ و به ‌شکل قرص است و اطرافش گلبرگ‌های سفید یا آبی کم‌رنگ دارد.
⟨ گل‌ نگونسار: (زیست‌شناسی) گیاهی تزیینی و خوش‌بو با ساقۀ کوتاه و گل‌های سرخ یا کبود و کمی سرازیر که ریشۀ آن مصرف دارویی دارد؛ بخور مریم؛ چنگ مریم؛ پنجۀ مریم؛ گل سرنگون؛ گل نگون‌سار؛ سیکلامن.
⟨ گل‌ نوروز: (زیست‌شناسی) = پامچال
⟨ گل ‌یخ: (زیست‌شناسی) درختی کوتاه، برگ‌های بزرگ و پهن و نوک‌تیز با گل‌های زردرنگ و خوش‌بو که در زمستان شکفته می‌شود.

۱. تراب، خاشاک، خاک، طین، غبرا
۲. جدا، زمین
۳. لای، لجن، وحل

ترجمه مقاله