آبخوان آزادunconfined aquifer, phreatic aquifer, water-table aquiferواژههای مصوب فرهنگستانآبخوانی که فشاری بر سطح ایستابی آن وارد نمیشود
آبخوانaquiferواژههای مصوب فرهنگستانتودهسنگ تراوا و اشباعشده از آب که آب چاهها و چشمههای پیرامون را تأمین میکند
آبخوان کمتراواaquiclude, aquitardواژههای مصوب فرهنگستانواحد زمینشناختی سیرشده که در شرایط هیدرولیکیِ (hydraulic) عادی آب چندانی از آن نمیگذرد
آبخوان تحتِفشارconfined aquiferواژههای مصوب فرهنگستانآبخوانی که فشار آب زیرزمینی در آن از فشار جوّ بیشتر است
آبخوانaquiferواژههای مصوب فرهنگستانتودهسنگ تراوا و اشباعشده از آب که آب چاهها و چشمههای پیرامون را تأمین میکند
آبخوانaquiferواژههای مصوب فرهنگستانتودهسنگ تراوا و اشباعشده از آب که آب چاهها و چشمههای پیرامون را تأمین میکند