دهانۀ شمعspark plug gap/ sparking-plag gap, electrode gap, gap between electrodes, electrode separation,electrode spacing, spark gap 1, plug gap, air gap, spark-plug electrode gap, sparking plug openningواژههای مصوب فرهنگستانفضای بین الکترود مرکزی و الکترود جانبی شمع که تخلیۀ الکتریکی و درنتیجه، جرقه زدن در آن جا صورت میگیرد تا احتراق سوخت در محفظۀ احتراق را امکانپذیر کند
دهانۀ رینگpiston ring end gap, piston ring gap, ring gapواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ بین دو سر رینگ پیستون متـ . دهانۀ حلقه
کاف چشمهگاهیsource-point gap, shotpoint gapواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ میان نزدیکترین گروههای لرزهیاب در دو طرف چشمه
محاسبه از آغازab initio calculation, ab initio computationواژههای مصوب فرهنگستانمحاسبۀ شکل هندسی یک مولکول تنها با استفاده از ترکیببندی و ساختار مولکولی که از حل معادلۀ شرودینگر برای یک مولکول معین به دست میآید
روماند 1scumواژههای مصوب فرهنگستانموادی نظیر چوب و چربی و کف که معمولاً بر روی آب حوضهایِ تهنشینیِ تصفیهخانههای فاضلاب دیده میشود
دسقلغتنامه دهخدادسق . [ دَ س َ ] (ع مص ) پر شدن حوض به حدی که آب از کناره هایش بریزد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سپیدی آب حوض و درخش آن . (منتهی الارب ). سپید شدن و برق زدن آب حوض . (از اقرب الموارد).
توتوفرهنگ فارسی عمیدجانور ریز سختپوست شبیه دانۀ خاکشیر که در آبهای شیرین بهخصوص آبهای ساکن، مانندِ آب حوض و آبانبار پیدا میشود؛ خاکشیر.