آبکاریلغتنامه دهخداآبکاری . (ص نسبی ) منسوب به آبکار. || (حامص مرکب ) شغل و عمل آبکار. || (اِ مرکب ) دکان آبکار.
آبیکوریtritanopiaواژههای مصوب فرهنگستاناختلال نادری در تشخیص رنگ که در آن شخص مبتلا، به نور آبی حساس نیست و آبی و سبز را با هم اشتباه میکند
آند کمکیauxiliary anodeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آند مکمل که از آن در فرایند آبکاری برای افزایش چگالی جریان در یک منطقۀ خاص از کاتد و دستیابی به آبکاری باکیفیتتر استفاده میشود