آبفشانیsyringingواژههای مصوب فرهنگستانپاشیدن آب بر روی پوشش گیاهی: الف) برای از میان بردن انرژی انباشتی در برگها در نتیجۀ تبخیر؛ ب) برای رفع کمبود آب برگ و جلوگیری از پژمردن آن؛ ج) برای زدودن شبنم و یخ و مواد ترشحشده از سطح پوشش گیاهی
آب فشانلغتنامه دهخداآب فشان . [ ف َ / ف ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) سوراخهایی که آب گرم از آنها بیرون رانده می شود. (فرهنگستان زمین شناسی ).
محدودۀ پاششیsplash zoneواژههای مصوب فرهنگستانقسمتی از یک سازۀ دریایی که بهطور متناوب با موج و آبفشانی باد و جریانات کشندی خیس میشود
محدودۀ جوّیatmospheric zoneواژههای مصوب فرهنگستانقسمتی از یک سازۀ دریایی که در بالای محدودۀ پاششی است و در معرض نور خورشید و باد و آبفشانی و باران قرار میگیرد