آبکاری غوطهایimmersion plating, dip plating, metal replacementواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آبکاری ازطریق ایجاد پوشش فلزی با استفاده از واکنش جابهجایی که در آن یک فلز جانشین فلز دیگر موجود در محلول میشود
قاری آبلغتنامه دهخداقاری آب . (اِخ ) نقطه ای است در شمال نیم بلوک فخر عمادالدین در استرآباد. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 113).
آبکاریelectroplating, plating 1واژههای مصوب فرهنگستاننشاندن لایۀ بسیار نازکی از فلز مقاوم بر فلز دیگر با برقکافت محلولهای برقکاف
آبکاری اولیهstrike platingواژههای مصوب فرهنگستاننشاندن لایهای نازک در فرایند آبکاری پیش از پوششدهی نهایی
آبکاری براقbright platingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آبکاری که در نتیجۀ آن سطحی صاف و براق و بینیاز از پرداخت به دست میآید
آبکاریelectroplating, plating 1واژههای مصوب فرهنگستاننشاندن لایۀ بسیار نازکی از فلز مقاوم بر فلز دیگر با برقکافت محلولهای برقکاف
آبکاریelectroplating, plating 1واژههای مصوب فرهنگستاننشاندن لایۀ بسیار نازکی از فلز مقاوم بر فلز دیگر با برقکافت محلولهای برقکاف
کرومآبکاریchrome platingواژههای مصوب فرهنگستانپوششدهی قطعۀ فلزی با کروم برای بهبود ظاهر و افزایش مقاومت آن در مقابل سایش و خوردگی
مسآبکاریcopper platingواژههای مصوب فرهنگستانپوششدهی زیر لایه با مس خالص ازطریق آبکاری یا اندودکاری