اباوةلغتنامه دهخدااباوة. [ اَ وَ ] (ع مص ) پدر گردیدن . پدری کردن . پروردن . (تاج المصادر بیهقی ). تربیت کردن .
ابوحیهلغتنامه دهخداابوحیه . [ اَ ؟ ] (اِخ )قیسی وادعی همدانی . کوفی . از تابعین است . او از علی و از وی ابواسحاق روایت کند. (تاریخ کبیر بخاری ).
ابیوهةلغتنامه دهخداابیوهة. [ اَ هََ ] (اِخ ) قریه ای از صعید مصر به اشمونین . (معجم البلدان ). و آنرا اتنوهه نیز گفته اند.
ابوحیة النمیریلغتنامه دهخداابوحیة النمیری . [ اَ ح َی ْ ی َ تِن ْ ن َ ] (اِخ ) شاعر عرب . دیوان او را سکری و اصمعی گرد کرده اند و دارای پنجاه ورقه شعر است . (ابن الندیم ).
منطقۀ حارّهtropics 2واژههای مصوب فرهنگستانآن بخش از زمین که آبوهوا یا اقلیم گرم و مرطوب دارد متـ . حارّه