خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آب طلاکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اب
دیکشنری عربی به فارسی
بابا , باباجان , اقاجان , پدر , والد , موسس , موجد , بوجود اوردن , پدري کردن , پدرشاه , رءيس خانواده , ريش سفيد قوم , ايلخاني , شيخ , بزرگ خاندان , پدرسالا ر
-
اب
دیکشنری فارسی به عربی
ماء , مائي
-
آب پراندن با آب دزدک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
squirt
-
اب پاشی و اب افشانی
دیکشنری فارسی به عربی
تشهير
-
خط آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
watermark
-
راه آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
drain
-
راه آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
culvert
-
ذره آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
droplet
-
سبک (آب)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
soft
-
سخت (آب)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
hard
-
سطح آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
water level, sheet
-
تند آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
rapid
-
داغ آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
watermark
-
دافع آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
water-repellent
-
سفره آب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
water table