خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آب پز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
water budget, basin accounting
ترازینۀ آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] میزان آب ورودی و خروجی یک منطقه شامل بارندگی و تبخیر و رَواناب و جذب خاک متـ . ترازینۀ آبشناختی hydrologic budget, hydrologic accounting توازن آب water balance توازن آبشناختی hydrologic balance
-
water treatment
تصفیۀ آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حذف مواد ناخواسته از آب
-
water tunnel
تونل آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در آن برای دستیابی به عدد رِینولدز بالا به جای هوا از آب استفاده میشود
-
water balance
توازن آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← ترازینۀ آب
-
volcanic water
آب آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آب درون ماگما در سطح یا نزدیک به سطح زمین
-
potable water
آب آشامیدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، مهندسی محیطزیست و انرژی] آبی که برای نوشیدن دارای کیفیت مناسب است
-
hydroclast
آبآوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذرات آتشفشانآواری ناشی از فوران آتشفشان در زیر آب
-
hydroclastic
آبآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مربوط به آبآوار؛ ویژگی ذرات و مواد آبآوار
-
hydrosere
آبآیند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پیایندی که در رویشگاه آبی به وجود میآید
-
water cloud
آباَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبری که بهطور کامل از قطرههای آب مایع تشکیل شده باشد
-
supercooled water
آب اَبَرسرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آب مایع در دمای کمتر از نقطۀ انجماد
-
rainwater
آب باران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آبی که بهصورت باران از ابرها فرو میبارد و صرفنظر از گازهایی که ممکن است در آن محلول باشد، از خالصترین آبهاست
-
Cetacea
آببازسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] پستانداران دریایی که بدنی ساده دارند و چشمهایشان در دو طرف سر قرار دارد و به جای مو دارای زیرپوست غنی از چربیاند و ازنظر ریختی و اندازۀ بدن با یکدیگر بسیار متفاوتاند
-
hydro seeding, hydraulic seeding
آببذرافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت بذر ازطریق مخلوط کردن آن با آب و پاشیدن آن بر روی خاک
-
gutter
آببَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جوی کوچک محصور بین سطح سوارهرو و جدول پیادهرو