بمب آتشزاfire bombواژههای مصوب فرهنگستانبمبی پرشده با مخلوطی از بنزین ژلاتینیشده و مجهز به یک چاشنی
آتشیزهلغتنامه دهخداآتشیزه . [ ت َ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) (از: آتش + -یزه ، پسوند تصغیر) آتشک . کرم شبتاب .
آتش افروزگویش تهرانیشعبده باز ایام عید که مواد آتشزا به مشعل فوت میکند و یا روی سرش خمیر گذاشته و روی آن آتش روشن میکند:آتش افروزه سالی یک روزه!