۱. بیرونکشیدهشده؛ آهیخته؛ برکشیده؛ برآورده.
۲. برافراشته: ◻︎ گرش بر فریدون بدی تاختن / امانش ندادی به تیغ آختن (سعدی۱: ۱۳۷)، ◻︎ ای که شمشیر جفا بر سر ما آختهای / صلح کردیم که ما را سر پیکار تو نیست (سعدی۲: ۳۷۰).
۱. برافراشته، برکشیده، کشیده
۲. کوک، نواخته
۳. اخته