آذرفرنبغلغتنامه دهخداآذرفرنبغ. [ ذَ ف َ رَم ْ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از سه آتش مقدس روحانی است که برای حفظ جهان آفریده شده و آتشهای دیگر از این سه زاده است و آن دوی دیگر آذرگشنسب و آذر برزین مهر است .
فرخزاتلغتنامه دهخدافرخزات . [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) فرخزاد. نام پدر آذرفرنبغ مؤلف مجلدات دینکرت است . رجوع به خرده اوستا تألیف و تفسیر پورداود ص 35 شود.
فروبالغتنامه دهخدافروبا. [ ف َ ] (اِخ ) صورتی از کلمه ٔ فرنبغ یا خورنبغ است که نام آتشکده ای بوده است در پارس . (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی تألیف معین ص 228). رجوع به فرنبغ و آذرفرنبغ شود.
آذرمهرلغتنامه دهخداآذرمهر. [ ذَ م ِ ] (اِخ ) نام آتشکده ٔ نخستین از هفت آتشکده ٔ بزرگ ایرانیان . (از جهانگیری ). و ظاهراً اصل آن آذر برزین مهر است : شب سوم باز چنین دید که آذرفرنبغ و آذرگشسب و آذر برزین مهر بخانه ٔ ساسان فروزانند. (کارنامه ٔ اردشیر).
دینکرتفرهنگ فارسی عمیدکارهای دینی؛ مجموعهای از اطلاعات راجع به قواعد و اصول و آدابورسوم و روایات و ادبیات کیش مزداپرستی به زبان پهلوی که تٲلیف آن در قرن نهم میلادی توسط آرتور فرنبگ (آذرفرنبغ) آغاز شد و در اواخر همان قرن توسط دیگران به پایان رسید.