آدیندهلغتنامه دهخداآدینده . [ ی َ دَ / دِ ] (اِ) قوس قزح : عَلَم ابر و تندر بود کوس اوکمان آدینده شود ژاله تیر. رودکی .و آن راکمان گردون ، کمان بهن ، کمان رستم ، کمان شیطان ، آفنداک ، شدکیس ، سرویسه
ادنیدهلغتنامه دهخداادنیده . [ اِ دُ دِ ] (اِخ ) اِدُنیس . خطه ای در شمال شرقی مقدونیه ، که در ازمنه ٔ قدیمه جزء تراکیه بوده است و فیلیپ پدر اسکندر آنجا را تسخیر و بمقدونیه ملحق کرد. (قاموس الاعلام ترکی ).
آدیندهفرهنگ فارسی عمید= رنگینکمان: ◻︎ عَلَم ابر و تندر بُوَد کوس او / کمان آدینده شود ژاله تیر (رودکی: ۵۲۳).