آرتیشوکواژهنامه آزادنام گیاهی با بلندی بیشتر 80 سانتی متر؛ با برگهایی پهن زاویه دار و غنچه خاص که خوراکی می باشد.
ارتساغلغتنامه دهخداارتساغ . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فراخ شدن . (منتهی الارب ). || فراخ گردانیدن .- ارتساغ بعیال ؛ وسعت دادن به نفقه ٔ عیال : اِرتسغ علی عیالک ؛ فراخ گردان نفقه را بر عیال خود. مقابل تقتیر.
ارتصاقلغتنامه دهخداارتصاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) چسبیدن . چفسیدن . (منتهی الارب ).دوسیدن . || محکم گردیدن . (منتهی الارب ).