25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بسغدن
آسغده
آمادن
آماده شدن
اسغده
آسغده
بیشتر بدانید
غن
balladism
جوف
مهر
بواسیر
helluo
آسغدن
āsoqdan
معنی
۱. ناسوختن.
۲. نیمه سوختن؛ نیمسوز شدن.
«»
پیدا نشد!
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.