آلتنلغتنامه دهخداآلتن . [ ت ِ ] (اِخ ) نامی است که ترکان بکشاورزی ایرانی موسوم به یحیی متولد بسال 1120 هَ .ق . داده اند. در یکی از جنگهای ایران با عثمانیان ، ترکان یحیی را به اسارت به آسیای صغیر برده و چون بردگان بفروختند. او پس از چندی از جور ترکان به مارسی
الطنلغتنامه دهخداالطن . [ اَ طُ ] (ترکی ، اِ) تلفظی از آلتون ترکی بمعنی زر. رجوع به الجماهر بیرونی ص 232 شود.
گالتنلغتنامه دهخداگالتن . [ ت ُ ] (اِخ ) مردم شناس انگلیسی قرن نوزدهم . رجوع به روانشناسی تربیتی سیاسی ص 465 شود.
علتینلغتنامه دهخداعلتین . [ ع ِل ْ ل َ ت َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ علت . در مثنوی بمعنی نکال الاَّخرة و الاولی است . (غیاث از لطائف ) (آنندراج ).
تورینگنلغتنامه دهخداتورینگن . [ گ ِ ] (اِخ ) کشوری در آلمان مرکزی که در سالهای 1919-1921م . از اتحاد دولتهای کوچک : رئوس ، ساکس التن بورگ ، ساکس گوتا و... تشکیل یافت . مرکز آن ارفورت است و این قسمت 156
یوهانلغتنامه دهخدایوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) گوتفرید لودویک کوزگارتن . خاورشناس نامی آلمانی (1207-1279 هَ. ق . / 1793-1862 م .).
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی سهل بن نوبخت . وی مشهورترین ِ پسران ابوسهل است که اخبار او با ابونواس مشهور شده و این شاعر تیززبان او را هجوهای رکیک گفته است ، چهار قطعه شعر در هجو اسماعیل در دیوان او دیده میشود که معروفترین آنها دو قطعه ایست که در آنها ابونواس اسماعیل را ببخ