فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مناسبات ملکی
رده، واگذارشده، نگهدارینشده، واهشته
مورد غفلت واقعشده، واگذاشته [غفلت]
فروشرفته، فروختهشده، واگذارشده، واگذاریشده، هبهشده، انتقالی، منتقلشده
رهاشده▲، سرگردان، دربهدر، آواره، ولگرد
آزاد، مرخص، آزادشده
معاف
باقیمانده، اضافی، راندهشده، بازمانده
شُل، هرز، لق، لغز، منقطع، ج