آمادگیلغتنامه دهخداآمادگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) ساختگی .تهیه . بسیج . ساز. استعداد. تَهَیﱡاء. أهبه . ساخت وساز. عتاد. اباب . آراستگی . جهاز. عُدّه . (دهّار).- آمادگی سفر ؛ ساز سفر.
هماذیلغتنامه دهخداهماذی . [ هََ ذی ی ] (ع ص ، اِ) شتر تیزرو و سبک رفتار. || شتابی . || سختی گرما. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
عمادیلغتنامه دهخداعمادی .[ ع ِ ] (اِخ ) مصطفی بن جعفر عمادی رومی ، ملقب به صنعاﷲ. فقیه و مفسر اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هَ . ق . رجوع به صنعاﷲافندی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 12 ص 245. هدیة العارفین بغدادی ج <span
آمادگیلغتنامه دهخداآمادگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) ساختگی .تهیه . بسیج . ساز. استعداد. تَهَیﱡاء. أهبه . ساخت وساز. عتاد. اباب . آراستگی . جهاز. عُدّه . (دهّار).- آمادگی سفر ؛ ساز سفر.
آمادگیفرهنگ فارسی عمیدآماده و مهیا بودن: ◻︎ آن جهان صورت شود آن مادگی / هرکه در مردی ندید آمادگی (مولوی: ۹۲۰).
آمادگیpreparation 1واژههای مصوب فرهنگستانسومین مرحلۀ تغییر رفتار اعتیادی که در آن فرد برای تغییر احساس نیاز میکند، ولی هنوز اقدامی نکرده است و در جستوجوی روش مناسب آن را به تأخیر میاندازد متـ . مرحلۀ آمادگی preparation stage
آمادگیلغتنامه دهخداآمادگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) ساختگی .تهیه . بسیج . ساز. استعداد. تَهَیﱡاء. أهبه . ساخت وساز. عتاد. اباب . آراستگی . جهاز. عُدّه . (دهّار).- آمادگی سفر ؛ ساز سفر.
آمادگیفرهنگ فارسی عمیدآماده و مهیا بودن: ◻︎ آن جهان صورت شود آن مادگی / هرکه در مردی ندید آمادگی (مولوی: ۹۲۰).
برش آمادگیpreparatory cutting, preparatory fellingواژههای مصوب فرهنگستانبرداشت درختان، نزدیک به پایان دوره، برای باز کردن تاجپوش و ایجاد فضای رشد تاج درختان مادر (seed bearer)
آمادگیpreparation 1واژههای مصوب فرهنگستانسومین مرحلۀ تغییر رفتار اعتیادی که در آن فرد برای تغییر احساس نیاز میکند، ولی هنوز اقدامی نکرده است و در جستوجوی روش مناسب آن را به تأخیر میاندازد متـ . مرحلۀ آمادگی preparation stage