آهوایلغتنامه دهخداآهوای . [ ] (اِخ ) نام شهری کنار جیحون . (شعوری ). و ظاهراً این کلمه مصحف آموی باشد.
نمای برونبرشcut away shot, cut awayواژههای مصوب فرهنگستاننمایی که جزو رویداد اصلی فیلم نیست، ولی به آن ارتباط دارد و همزمان با آن ارائه میشود
دور ازaway fromواژههای مصوب فرهنگستاندر آییننامة کالای خطرناک، اصطلاحی برای بیان فاصلة استقرار کالاهای مربوط به زیرگروههای مختلف از یکدیگر که معمولاً حدود 3 متر است
بُنبهاfly-away costواژههای مصوب فرهنگستانارزش هواگَرد بدون احتساب قطعات یدکی و هزینههای آموزش و پشتیبانی
مرکز تهیهوتوزیع غذاdelivery take-away onlyواژههای مصوب فرهنگستانواحد عرضهکنندۀ غذا با خدمات محدود که غذاهای بیرونبَر و احیاناً خدمات تحویل در محل ارائه میدهد
لنگرآمادهclearing anchors, clearing away anchorsواژههای مصوب فرهنگستانمرحلۀ باز کردن و برداشتن تمامی تجهیزات مهار زنجیر و لنگر در عملیات لنگراندازی
سوءلغتنامه دهخداسوء. (ع اِمص ، اِ) بدی . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ) (آنندراج ) : نعوذ باﷲ من قضاءالسوء. (تاریخ بیهقی ). فانقلبوا بنعمة من اﷲ و فضل لم یمسَسْهم سوء و اتبعوا رضوان اﷲ و اﷲ ذوفضل عظیم . (قرآن 174/3).- <span class