تیزاب سلطانیaqua regiaواژه‌های مصوب فرهنگستانمایع بسیار خورنده و دودکننده‌ای که از یک قسمت نیتریک‌اسید و سه قسمت هیدروکلریک‌اسید تشکیل شده است و با تمام فلزها ازجمله طلا و نقره واکنش می‌دهد
آکاللغتنامه دهخداآکال . (ع اِ) مهتران قوم .- آکال الملوک ؛ مآکِل پادشاهان .- آکال جُند ؛ ارزاق لشکر.- ذووالاَّکال ؛ رؤسای قبائل جاهلیت که از غنیمت چهاریک (مِرْباع ) برگرفتندی .
آکادمیلغتنامه دهخداآکادمی . [ دِ ] (فرانسوی ، اِ) (مشتق از نام یلی اساطیری از مردم یونان موسوم به آکادمُس که اراضی منسوب بدو را آکادمی مینامیدند، در شمال غربی اَطینه «آتن »، و مَدْرَس افلاطون بدانجا بود.) اقاذیمیا. فرهنگستان . و رجوع به اقاذیمیا شود.
آکاملغتنامه دهخداآکام . (ع اِ) ج ِ اُکُم و اُکُم ج ِ اِکام و اِکام ج ِ اَکم و اَکم ج ِ اَکمه . منظرها. زمینهای بلند. تل ها. تپه ها. پشته ها. توده ها. سنگلاخها.
آکادمیفرهنگ فارسی عمیدانجمنی رسمی در هر کشور که از بزرگان علوم و فنون برای بحث و تحقیق در مسائل علمی و ادبی تشکیل می‌شود؛ فرهنگستان.
گورکیلغتنامه دهخداگورکی . (اِخ ) نیژنی نوووگورود. شهری از روسیه که در پیوستگاه رودخانه ٔ ولگا و اکا قرار دارد. جمعیت این شهر942000 تن است . هفته بازار قدیمی مشهوری در این شهر وجود دارد. گورکی شهری صنعتی است و کارخانه های آهن سازی و اتومبیل سازی وتصفیه خانه ٔ ن
اکالغتنامه دهخدااکا. [ اُ ] (اِخ ) نام رودی در کشور روسیه در ایالت اروال است ، از نزدیکی شهر اورال سرچشمه میگیرد و در استانهای : توله ، کالوگه ، ریزانه ، تبو، ولادیمیر و... جریان می یابد و به رود مسکو می پیوندد و سپس به رود ولگا می ریزد. طول مجرای آن در حدود 1400</
اورللغتنامه دهخدااورل . [ اُ رِ ] (اِخ ) آریول . شهری است از روسیه .جمعیت آن به سال 1956م . تخمیناً 128000 تن بود. در قسمت مرکزی جمهوری متحد شوروی سوسیالیستی اروپایی بررود آکا از مراکز تهیه ٔ ماشینهای کشاورزی و نساجی در جنگ د
قاسملغتنامه دهخداقاسم . [ س ِ ] (اِخ ) ابن آلغ محمد. وی پس از آنکه یکی از برادرانش به نام محمودک آلغ محمد پدرش را به سال 849 هَ . ق . / 1446 م . به قتل رسانید با برادر دیگر خود به روسیه گریخت
آکاللغتنامه دهخداآکال . (ع اِ) مهتران قوم .- آکال الملوک ؛ مآکِل پادشاهان .- آکال جُند ؛ ارزاق لشکر.- ذووالاَّکال ؛ رؤسای قبائل جاهلیت که از غنیمت چهاریک (مِرْباع ) برگرفتندی .
آکادمیلغتنامه دهخداآکادمی . [ دِ ] (فرانسوی ، اِ) (مشتق از نام یلی اساطیری از مردم یونان موسوم به آکادمُس که اراضی منسوب بدو را آکادمی مینامیدند، در شمال غربی اَطینه «آتن »، و مَدْرَس افلاطون بدانجا بود.) اقاذیمیا. فرهنگستان . و رجوع به اقاذیمیا شود.
آکاملغتنامه دهخداآکام . (ع اِ) ج ِ اُکُم و اُکُم ج ِ اِکام و اِکام ج ِ اَکم و اَکم ج ِ اَکمه . منظرها. زمینهای بلند. تل ها. تپه ها. پشته ها. توده ها. سنگلاخها.
آکادمیفرهنگ فارسی عمیدانجمنی رسمی در هر کشور که از بزرگان علوم و فنون برای بحث و تحقیق در مسائل علمی و ادبی تشکیل می‌شود؛ فرهنگستان.
