لغتنامه دهخدا
جهد. [ ج َ ] (ع مص ) کوشش کردن و رنجیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ازتاج المصادر). || بار کردن چهارپا فوق طاقت آن و رنج دادن آنرا. || سخت و ناخوش گردیدن زیست . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تنگ شدن عیل . (تاج المصادر بیهقی ). || آزمودن کسی را. (اقرب الموارد) (منت