انساءلغتنامه دهخداانساء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نسا و نَسی و نِسی . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مفردهای کلمه شود.
انساءلغتنامه دهخداانساء. [ اِ ] (ع مص ) فراموش گردانیدن چیزی مر کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). بفراموشی واداشتن کسی را در مورد چیزی . (از اقرب الموارد). فراموش گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). فراموشانیدن . تناسی . (یادداشت مؤلف ): و ما انسانیه الا الشیطان . (قرآن از منتهی ا
انسیاءلغتنامه دهخداانسیاء. [ اِ ] (ع مص ) فراهم آمدن شیر در اطراف پستان . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). روان و جاری شدن شیر بدون دوشیدن . (از اقرب الموارد).
انشا کردنلغتنامه دهخداانشا کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آفریدن . خلق کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || مترسلانه نوشتن . فصیح و با سجع و قافیه نوشتن . (ناظم الاطباء). ترسل . (دهار). سرودن شعر : چون از خطب فارغ شدم واجب دیدم انشا کردن فصلی دیگر. (تاریخ بیهقی ).انشا کندش ر
منشیانهلغتنامه دهخدامنشیانه . [ م ُ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به انشا و بلاغت و هر آنچه به طور انشا نوشته باشند. (ناظم الاطباء). به سیاق منشیان . به سبک منشیان . رجوع به منشی شود.