animatingدیکشنری انگلیسی به فارسیانیمیشن سازی، تحریک و تشجیع کردن، روح دادن، زندگی بخشیدن، جان دادن به، انگیختن
انومیانلغتنامه دهخداانومیان . [ اَ ] (اِ) بر وزن مجوسیان ، شقایق را گویندو آن نوعی از لاله باشد و در صحاح الادویه به همین معنی به اسقاط نون آخر «انومیا» آورده است و گفته است که این لغت رومی است ، واﷲ اعلم . (برهان ) (آنندراج ).
انعمانلغتنامه دهخداانعمان . [ اَ ع َ ] (اِخ ) بصیغه ٔ تثنیه ، نام دو وادی که هریک را انعم گویند و یا از باب تغلیب مراد وادی انعم و وادی عاقل است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).