اوفلغتنامه دهخدااوف . (اِ صوت ) علامت اظهار درد است خاصه در سوختگی و خلیدن خار یا سوزن و امثال آن بر تن . (یادداشت مؤلف ). اُخ . اُف .
اوفلغتنامه دهخدااوف . [ اَ ] (ع مص ) آفت رسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). زحمت و آفت رسیدن . (آنندراج ).
اوفلغتنامه دهخدااوف . [ اَ ] (ع مص ) آفت رسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). زحمت و آفت رسیدن . (آنندراج ).
اوفلغتنامه دهخدااوف . (اِ صوت ) علامت اظهار درد است خاصه در سوختگی و خلیدن خار یا سوزن و امثال آن بر تن . (یادداشت مؤلف ). اُخ . اُف .