إثْراءٌدیکشنری عربی به فارسیثروتمندي , ثروتمند شدن , پرثمرشدن , پربار شدن , ثروتمند کردن , غني کردن , پربار کردن
اثراءلغتنامه دهخدااثراء. [ اِ ] (ع مص ) توانگر شدن . (زوزنی ). بسیارمال شدن . || اثرت الارض ؛ کثر ثراها. (منتهی الارب ). || اثراء مطر؛ تا ثری رسیدن باران . (منتهی الارب ). تر کردن باران خاک را. (تاج المصادر بیهقی ). || بسیار شدن ثَری (تری و نم و گل نمناک ) در زمین .