خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابدیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابدیت
/'abadiy[y]at/
معنی
۱. دوام؛ جاودانی؛ پایندگی.
۲. (اسم) آخرت.
۳. (اسم) ابد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بقا، جاودانگی، خلود، دوام، دیرندگی، سرمدیت، همیشگی ≠ ازلیت
برابر فارسی
پایندگی، همیشگی، جاودانگ
دیکشنری
eternity, everlasting, immortality, perpetuation, perpetuity
-
جستوجوی دقیق
-
ابدیت
واژگان مترادف و متضاد
بقا، جاودانگی، خلود، دوام، دیرندگی، سرمدیت، همیشگی ≠ ازلیت
-
ابدیت
فرهنگ واژههای سره
پایندگی، همیشگی، جاودانگ
-
ابدیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ابدیّة] 'abadiy[y]at ۱. دوام؛ جاودانی؛ پایندگی.۲. (اسم) آخرت.۳. (اسم) ابد.
-
ابدیت
لغتنامه دهخدا
ابدیت . [ اَ ب َ دی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) جاودانی . پایندگی . لایزالی . دیرندگی . بی کرانگی در زمان .
-
ابدیت
فرهنگ فارسی معین
(اَ بَ یَّ) [ ع . ] (مص جع .) جاودانی ، پایندگی . ج . ابدیات .
-
ابدیت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
eternity, everlasting, immortality, perpetuation, perpetuity
-
ابدیت
دیکشنری فارسی به عربی
خلود , لانهاية
-
واژههای همآوا
-
عبدیة
لغتنامه دهخدا
عبدیة. [ ع َ دی ی َ ] (ص نسبی ) مؤنث عبدی . (اقرب الموارد). || (ع اِمص ) طاعت چنانکه کلمه ٔ عبودیت است . (اقرب الموارد). تقول هو بیّن العبدیة. (اقرب الموارد)؛ یعنی طاعت او آشکار است . || (ص نسبی ) الدراهم العبدیة؛ درهمها بود که از درهمهائی که پس از ...
-
جستوجو در متن
-
infinitude
روانشناسی
ابدیت ، بیکرانی ، (infinity )ابدیت
-
لانهاية
دیکشنری عربی به فارسی
ابديت
-
ebbet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابدیت
-
eternize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابدیت، جاودانی کردن، ابدی کردن، شهرت ابدی دادن، جاوید کردن، فناناپذیرکردن
-
everlastingness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابدیت