خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابراهیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابراهیم
/'ebrāhim/
معنی
چهاردهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۲ آیه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
Abraham
-
جستوجوی دقیق
-
ابراهیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: ebrāhim) (عبری) پدر عالی ؛ (در اعلام) یکی از پیامبران اولوالعزم و نام فرزند حضرت محمد (ص) که در کودکی وفات یافت ؛ سورهی چهاردهم از قرآن کریم دارای پنجاه و دو آیه .
-
ابراهیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عبری] 'ebrāhim چهاردهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۲ آیه.
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) (مولی السید...) پدر او یکی از بزرگان اولیاء و اصلاً ایرانی بود و بقریه ای نزدیک اماسیه انتقال کرده بود. سلطان بایزید دوم در جوانی خویش بصحبت او نائل شد و از او کرامات دید. ابراهیم ابتدا در زاویه و خانقاه پدر خویش پرورش یافت و ...
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) (نهر...) نام رودی به شام در جنوب غربی طرابلس الشام و مصب آن بحر ابیض است و بطول 25 هزارگز.
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق بن لنگک . او نیز مانند پدر به عربی شعر می گفته است .
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) ابورافع. از صحابه ٔ رسول صلوات اﷲعلیه . رجوع به ابورافع شود.
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) کوهی است در کرمان زمین که آنرا کوه ابراهیم نامند. (مؤیدالفضلا).
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) نام یکی از مجلِّدین مشهور. (ابن الندیم ).
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) یکی ازدریاچه های افریقا در منبع نیل که در سال 1291 هَ .ق . کشف و به نام ابراهیم پاشای خدیو نامیده شده است .
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ ](اِخ ) نام سوره ٔ چهاردهمین از قرآن کریم ، پس از رعدو پیش از حجر و آن مکیه است ، دارای پنجاه ودو آیت .
-
ابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابراهیم . [ اِ] (اِخ ) ناحیه ای است در کانادا که سپاه انگلیس و فرانسه بدانجا جنگ کردند.
-
ابراهیم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
Abraham
-
واژههای مشابه
-
إِبْرَاهِيمَ
فرهنگ واژگان قرآن
نام يکي از پيامبران اولوالعزم الهي عليه و علي نبينا السلام
-
حاجی ابراهیم
لغتنامه دهخدا
حاجی ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) (دره ٔ...) دره ای است که قسمتی از خط سرحدی غرب ایران ، از شمال آن میگذرد. رجوع به جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان ص 41 شود.