ابقاقلغتنامه دهخداابقاق . [ اِ ] (ع مص ) فرزند بسیار آوردن . || بدر رفتن خس و خاشاک از زمین . || بسیار گفتن . || بسیار بق بق کردن . || فراخ گردانیدن چیزی . || بچه زادن گوسفندان لاغر.
حبقوق نبیلغتنامه دهخداحبقوق نبی . [ ح َ ق ِ ن َ / ح َ ب َق ْ قو ق ِ ن َ ] (اِخ ) نام یکی از انبیاء بنی اسرائیل است و او ظاهراً به زمانی که بنی اسرائیل در اسارت کلدانیان بودند (یعنی 600 سال پیش از میلاد) میزیست . صاحب قاموس کتاب مق