لغتنامه دهخدا
ابن الخل . [ اِ نُل ْ خ َل ل ] (اِخ ) ابوالحسن محمدبن مبارک بغدادی فقیه . درمدرسه ٔ نظامیه علم آموخت و در مسجد رحبه بتدریس پرداخت . گویند خطی نیکو داشت و دوستداران خط برای به دست آوردن آن بسیار از او استفتا میکردند تا کار بر اوتنگ شد، آنگاه با قلم شکسته فتاوی نوشت و بدین تدبی