ابوالضحضاحلغتنامه دهخداابوالضحضاح . [ اَ بُض ْ ض َ ] (ع اِ مرکب ) کذو. (مهذب الاسماء). کزو. (نسخه ای دیگر از همان کتاب ). کرو (؟). کدو(؟). در جای دیگر قرباغه . و شاید کذو یا کزو در فارسی همان غوک (قرباغه ) باشد.
ابوالدحداحلغتنامه دهخداابوالدحداح . [ اَ بُدْ دَ ] (اِخ ) ثابت بن الدحداح . صحابی است و او را ابوالدحداحه نیز گفته اند. ابن عبدالبر گوید من برای او نسب و اسمی نیافتم جز اینکه وی از خلفای انصار است لکن بعضی او را ثابت بن دحداح گویند.
ضفدعلغتنامه دهخداضفدع . [ ض ِ دِ / ض َ دَ / ض ُ دَ / ض ِ دَ ] (ع اِ) غوک . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ) (دهار). چغز. (منتخب اللغات ). کزو. (مهذب الاسماء). بَزغ . (السامی فی الاسامی ) (مهذب