ابوشعیبلغتنامه دهخداابوشعیب . [ اَ ش ُ ع َ ] (اِخ ) او از جدّ خویش و او از ابن مسعود روایت کند. (الکنی للبخاری ).
مسروحلغتنامه دهخدامسروح . [ م َ ] (اِخ ) ابن شهاب الحدی ، مکنی به ابوشهاب . تابعی است . رجوع به ابوشهاب شود.
باجرایلغتنامه دهخداباجرای . [ ج َرْ را ] (اِخ ) ابوشهاب عبدالقدوس بن عبدالقاهر الباجرای . از سفیان بن عیینة روایت دارد (ابوسعید چنین آورده است ). (معجم البلدان ).
عمرانلغتنامه دهخداعمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن حطان بن ظبیان بن لوذان بن حرث بن سدوس سدوسی یا ذهلی ، مکنی به ابوشهاب . از تابعیان بود. رجوع به عمران سدوسی شود.
داودلغتنامه دهخداداود. [ وو ] (اِخ ) ابن موسی البیهقی . راوی است . از ابی نصرة و او از ابی سعید الخدری روایت کند. ابوشهاب عبداﷲبن نافع از وی روایت دارد. (تاریخ بیهق ص 155).
عمران ذهلیلغتنامه دهخداعمران ذهلی . [ ع ِ ن ِ ذُ ] (اِخ ) ابن حطان بن ظبیان بن لوذان بن حرث بن سدوس سدوسی یا ذهلی ، مکنی به ابوشهاب . از تابعیان بود. رجوع به عمران سدوسی شود.