لغتنامه دهخدا
زبیبی . [ زَ ](اِخ ) ابونعیم تلمیذ محمدبن شریک . محدث است از زبیبیون . (از منتهی الارب ). ابونعیم از محمدبن شریک روایت کند و سهل بن محمد سکری از ابونعیم نقل حدیث کند. (از تاج العروس ). سمعانی آرد: ابونعیم زبیبی از مقدمان است . او بوسیله ٔ محمدبن شریک بن عبداﷲ نخعی از پدرش سهل