ابوهندلغتنامه دهخداابوهند. [ اَ ؟ ] (اِخ ) ابن عمیت بن ذراع الداری . صحابی است . و نام او برأبن عبداﷲبن عمیت است و گفته اند که او برادر مادری تمیم الداری است .
ابوهندلغتنامه دهخداابوهند. [ اَ ؟ ] (اِخ ) الهمدانی . محدث است . او از ابی ظبیان و از او محمدبن قیس روایت کند.
برینلغتنامه دهخدابرین . [ ب ُ رَ ] (اِخ ) عبداﷲ داری ، مکنی به ابوهند. صحابی است . (از منتهی الارب ). و رجوع به ابوهند شود.
رافعلغتنامه دهخدارافع. [ ف ِ ] (اِخ ) اشجعی ، ابن اشیم اشجعی مکنی به ابوهند پدر نعیم بن ابی هند... و گویند اسمش نعمان بود. (از الاصابة ج 2 قسم اول ).رجوع به ابوهند اشجعی و ابوهند نعمان بن اشیم شود.
ابوظبیانلغتنامه دهخداابوظبیان . [ اَ ظِب ْ ] (اِخ ) ازدی . او از عمر و از او موسی بن عبداﷲبن یزید و ابوهند روایت کنند.
دار ابن هانیلغتنامه دهخدادار ابن هانی . [ رُ اِ ن ِ ] (اِخ ) قبیله ٔ ابن هانی بن حبیب که پدر بطنی است ، از آنهاست ابورقیه تمیم داری ، ابن اوُس و ابوهند بریرداری و ابن رزین که صحابیانند. دار در اینجا به معنی قبیله است .