اتامپلغتنامه دهخدااتامپ . [ اِ ] (اِخ ) آن دُپیسِلو (دوشس د...). معشوقه ٔ فرانسوای اول که قرب بووه تولد یافته است . (1508 - 1580 م .).
حتمیلغتنامه دهخداحتمی . [ ح َ ] (ص نسبی ) محتوم . واجب . لازم . حتمی الاجراء، واجب الاجراء. حتمی الوقوع . محتوم الحدوث .
حطمیلغتنامه دهخداحطمی . [ ح ُ طَ ] (ص نسبی ) منسوب به حطمة ابن ودیعةبن لکینربن اقصی . پدر بطنی از عبدالقیس . و آنان زره گران بودند و حطمیات ، دروع منتسب بدین بطن است . (الانساب ).
اطمیلغتنامه دهخدااطمی . [ اَ ما ](ع ص ) باریک لب . (زوزنی ). سیه لب . (مؤید الفضلاء). درمتن چنین است و صحیح اظمی است . رجوع به اظمی شود.
ژفری سن هیلرلغتنامه دهخداژفری سن هیلر. [ ژُ رُ س َ ل ِ ] (اِخ ) اتین . نام طبیعی دان فرانسوی . متولد در اتامپ بسال 1772 و متوفی به پاریس بسال 1844 م . وی در بیست ویک سالگی به استادی حیوان شناسی موزئوم منصوب شد و نخستین کرسی این فن را