خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتحاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتحاد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
alignment, alliance, integration, unification, union, unity
-
اتحاد
دیکشنری عربی به فارسی
فدراسيون , واحد راه پيمايي که تقريبا مساوي 4/2 تا 6/4 ميل است , اتحاديه , پيمان , اتحاد , متحد کردن , هم پيمان شدن , گروه ورزشي , اتحاد واتفاق , يگانگي وحدت , اتصال , پيوستگي , پيوند , وصلت , الحاق , اشتراک منافع
-
اتحاد
دیکشنری فارسی به عربی
اتحاد , امر , اندماج , تحالف , رابطة , زواج , فرقة , نمو ، اِتِّحادٌ
-
واژههای مشابه
-
اِتِّحادٌ
دیکشنری عربی به فارسی
انجمن , فدراسيون , اتحاديه , مجمع , صنف , اتحاد , همبستگي , وحدت , يکپارچگي , سنديکا
-
اتحاد (موقت)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
coalition
-
اتحاد غیرعملی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
misalliance
-
اتحاد مجازی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
knot
-
اتحاد مجدد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
realignment, reunification, reunion
-
عدم اتحاد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
disunity
-
اتحاد واتفاق
دیکشنری فارسی به عربی
اتحاد
-
اتحاد پارلمانی
دیکشنری فارسی به عربی
اِتِّحاد بَرلماني
-
اتحاد میهنی
دیکشنری فارسی به عربی
اِتِّحادٌ قَومي
-
اتحاد موقتی
دیکشنری فارسی به عربی
تحالف
-
اِتِّحادٌ استِقلالي
دیکشنری عربی به فارسی
فدراسيون , حکومت فدراتيو