اتزاعلغتنامه دهخدااتزاع . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) بازایستادن . (منتهی الارب ). ایستادن . (زوزنی ). واایستادن .
اتجاهلغتنامه دهخدااتجاه . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) متوجه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || روی دادن . سنوح .
اطجاعلغتنامه دهخدااطجاع . [ اِطْ طِ ] (ع مص ) اضطجاع . بر پهلو خفتن . (ناظم الاطباء). رجوع به اضطجاع شود.
متزعلغتنامه دهخدامتزع . [ م ُت ْ ت َ زِ ] (ع ص ) سنگدل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شدیدالنفس و سخت دل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درشت اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بازایستنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اتزاع شود.