اثجاءلغتنامه دهخدااثجاء. [ اِ ] (ع مص ) خاموش گردانیدن . || اثجی متاعه ؛ حرکت داد و متفرق ساخت و زیر و بالا کرد. (منتهی الارب ).
عثجةلغتنامه دهخداعثجة.[ ع ُ ج َ ] (ع اِ) گروه مردم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || پاره ای از شب . (منتهی الارب ).
پاپاراتزیواژهنامه آزاد به عکاسانی گفته می شود که کارشان تهیهٔ عکس های جالب از چهره های سرشناس به ویژه هنرمندان و ورزشکاران و نیز خانواده و نزدیکان آنان و فروش این تصاویر به مجلات مختلف است.